محل تبلیغات شما



15 - 16 سال پیش که یه اسکل دبیرستانی تمام عیار بودم و اصلا حواسم نبود کی به کیه و دوروبرم چی میگذره، یه روزایی از روزای یا هوای گرفته سال میشد یه هو میدیدی 10-15 نفر از مدرسه از وسط کلاساشون(هر کلاس شاید 2-3 نفر) بلند میشدنن آماده میشدن کفن میپوشیدن(جدی) پلاکارت دست میگرفتن میرفتنن یوم الله نسبت به استکبار جهانی انزجار کنن. الان میفهمم اون روز همون 13 آبان های سالهایی بود که من اول دوم دبیرستان بودم. چون هم تعطیل رسمی نبود هم راهپیمایی مخصوص نوجوونا بود. اون چهره های کفن پوش اون روزا که تو ذهنمه  الان اکثرشون مقیم همون استکبار جهانین :)


1- امروز فغانی اولین بازیشو تو لیگ استرالیا سوت زد. این خبر رو که شنیدم یاد دورانی افتادم که بابت کنار یه زن از فیفا وایسادن و یا تو فرودگاه فامیل مونث خودشو بغل کرده بود چه بد و بیراه هایی که بهش نمیگفتن. چه چیزهای پیش و پا افتاده و احمقانه ای رو بهش نسبت میدادن تا خرابش کنن. گذاشت رفت تا بچه هاش تو یه جای دیگه تربیت بشن. تا رفت باهاش قرارداد سوت زدن تو لیگ اونجا رو باهاش بستن. قدر داشته های ما رو دیگران خیلی بیشتر میدونن. واقعا حیف بود اینجا بمونه.

به کجا چنین شتابان؟
گَوَن از نسیم پرسید
دل من گرفته ز اینجا
هوس سفر نداری
ز غبار این بیابان؟
همه آرزویم، اما
چه کنم که بسته پایم
به کجا چنین شتابان؟
به هر آن کجا که باشد، به جز این سرا، سرایم
سفرت بخیر اما تو و دوستی، خدا را
چو از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی
به شکوفه ها، به باران
برسان سلام ما را

2- تو شرکتمون یه لیگ فوتسال میخاد برقرار بشه و 7 تا تیم تشکیل شده که تو لیگ دو به دو با هم بازی میکنن. تیمی که نزدیک به مدیریته 4 سال قهرمان شده و با هر دوز و کلکی که شده میخاد قهرمانی رو حفظ کنه. واسه این که مدیرشون پیش ریاست کلی مجموعه خودشیرینی کنه و شوآف کنه که ما داریم کار ورزشی میکنیم با محوریت این شرکت. بازیهای خودشونو بهترین زمانها گزاشتن و مارو بدترین. بازی آخرم به خودشون دادن تا اگه لازم شد با هر طریقی ببرن و قهرمان شن و جلوی رئیس روئسا کاپو ببرن بالا سر. خلاصه از موضوعاتی نظیر بازیکن حذف کردن، مصدوم کردن بازیکن، عصبی کردن بازیکن(مثلا انگشتش میکنن یا فحش میدن) میترسیم. ولی از همه بیشتر چون پول داور (هر بازی 500 هزار تومن) رو اونا میدن بیشتر از همه میترسیم سر تیمو با داور ببرن. سابقه هم داره تو سالهای گذشته. مثلا تو همون اول بازی یه بازیکن مارو اخراج میکنن و خلاص. پنالتی گرفتن و چیزای دیگه بماند.


وزیر امریکایی در مصاحبه ای ویروس کرونا رو برای اقتصاد امریکا مثبت ارزیابی کرده و گفته پخش این ویروس کمک میکنه مشاغل زود تند سریع از چین جمع کنن بیان امریکا

بر این اساس احتمال این که این ویروس رو امریکا ساخته باشه و انداخته باشه تو دامن چین واقعا بالاست.

تا الان فکر میکردم جمله "هدف وسیله رو توجیه میکنه" یه جمله ضد اخلاقی و ضد انسانیه ولی از امروز به این جمله کاملا اعتقاد پیدا کردم. اگه هدف اخلاقه خودش وسیله هاشو محدود میکنه. ولی وقتی هدف یه فرد یا کشور فقط و فقط پول باشه، دیگه مهم نیست از چه راهی بدست میاد. میخاد بدبختی مردم خاورمیانه باشه، یا ویروس افتادن تو جون فلان کشور یا یا یا. باید پوله برسه .

علت این که تا الان هم اینطوری فکر میکردم واضحه. چون خودم به هر حال تا الان با درصدی از نگاه اخلاقی به قضایا نگاه میکردم و این باعث شده بود این پیش زمینه فکری چشممو در برابر واقعیت کور کرده باشه و همه وقایع دنیا رو تو دنیای محدود خودم بگنجونم. 

اصولا هدفی که نتونه وسیله رو توجیه کنه هدف نیست اصلا. مثلا یه عاملی باعث شده از فلان وسیله استفاده نشه و به هدف نرسیم. پس اون عامله از هدف اولویتش بالاتر بوده و هدف اولیه واقعا هدف نبوده.

خلاصه که نکته ای بود که یافتم!

بعضی افکار و گزاره ها یه موقع هایی میشینه به جون آدم و میشه جز عقایدش. این یکی از اونا بود.


بعد یه روز کسل کننده دیگه و بعد 2 ساعت کلاچ فرمون یه مسیر 13 کیلومتری، همراه با سینوزیت همیشگی و با کوهی از افکاری که تو سرم میپیچهید یه رب آخر مسیر سیاه و خسته کننده رو چند بار این شعر رو پلی کردم.

تنها تر از انسان، در لحظه ی مرگ
ساده تر از شبنم رو سفره برگ

مطرود هم قبیله، محکوم خویشم
غریبه ای طعمه ی این کندوی نیشم

نفرینی آسمون، مغضوب خاکم
بیگانه با نور و هوا، هوای پاکم

تن خسته از تقویم، از شب شمردن
با مرگ ساعتها، بی وقفه مردن

هم غربت بغض شب، مرگ چراغم
تو قرق زمستونی، اندوه باغم

ای دست تو حادثه تو بهت تکرار
وابسته ی این مردابم، بیا سراغم

تولدم زادن کدوم افوله
که بودنم حریص مرگ فصوله

خسته از بار این بودنم، نفس حبابم
بی تفاوت مثل برکه، بی التهابم

تشنه ی تشنه ی تشنه ام، خود کویرم
با من مرگ سنگ و انسان، تاریخ پیرم

من ساقه ی نورم، میراث مهتاب
تسلیم تاریکی، تو جنگل خواب

ای آیه ی عطوفت، ای مرگ غمگین
کن منو از این لباس نفرین

ای اسم تو جواب همه سوالا
از پشت این کندوی شب منو صدا کن … صــدا

 

و در کنار این شعر این آیه تو سرم میپیچه

وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكاً وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَعْمى‌


برای بچه هر از چند گاهی باب اسفنجی میزاشتیم. یه شخصیت داره به نام اختاپوس. دیدیم بچه داره فحش هایی مثل احمق، بی عقل و . که از دهن اختاپوس مثل نقل و نبات میریزه رو برمیداره تحویل هر کسی که میبینه میده دیگه براش نزاشتیم. الان داره نینجا ترت میبینه خوششم اومده.

این اختاپوس همیشه تو قصه ها به فنای سگ میره. در حالیکه همه تو این کارتون خوشحال و خوشبختن، هر چی بدبختیه مال اینه. همه اتفاقای بد، بدشانسی ها، مصیبت ها و عذاب کشیدن ها مال اینه. اینم همش قر میزنه. از همه متنفره. همه رو دشمن میدونه و فقط با خودش حال میکنه.

مشکل اختاپوس اینه که موجود بدذاتیه. برای دیگران خیر نمیخاد. خودخواهه. فقط میخاد از دیگران برای نفع شخصی خودش استفاده کنه. همیشه دوس داره باب اسفنجی، پاتریک و هر کی که بتونه رو وسیله کنه تا به هدفش برسه ولی همیشه میره تو پاچش و بدبخت میشه و همه چی سرش خراب میشه. برعکسش باب اسفنجی با این که ببوئه و به همه کولی میده همیشه خیر براش میباره.

این که این روزا از در و دیوار برامون مصیبت میریزه، اینورو میگیریم اونور میترکه . احساس میکنم قرابت نزدیکی بین حال و روز کشورم با اختاپوس باب اسفنجی برقراره. هر چی میکشیم از "نیت بد" مونه.

 


1- تکه هایی از مصاحبه رئیس هواپیمایی کشور رو میدیدم. مجری میپرسید شایعه شده هواپیما رو زدیم. طرف با یه حالت دستپاچه و مضطرب میگفت نه این طور نیست و هیچ دلیلی هم نمیآورد که چرا نیست. دستاشو بایه حالت عصبی ت میداد و همش به هم گره میکرد. زبان بدنش میگفت که چیزی هست که نمیخاد بگه. همونجا گفتم به قرآن مجید هواپیما رو زدن. حالا بعد 3 روز کتمان موضوع دیدن دیگه نمیشه این تر کاری رو جمع کرد اومدن گفتن بله. ولی ما نبودیما، اصغر دستش رفت رو ماشه. بیچاره اصغر رو میخان به محاکم قضایی معرفی کنن.

اینم لینک مصاحبش

اصولا الان به دلیل دروغگویی باید استعفا بده.

2- امروز یه سر رفتم شریف، سردر دانشکده ها مخصوصا دانشکده کامپیوتر عکس بزرگ شاید 3 متر در 3 متر سردار شهید رو نصب کرده بودن ولی یه کوچولو پارچه مشکی برداشته بودن و روش یه چیزایی بود که نمیشد خوند. احتمالا تسلیت بابت 5-6 تا کشته دانشکده باشه تو سانحه هوایی

اضافه شده در 30 دی:

تا الان هیچ کی استعفا نداده. چرا. قلقلی از صدا سیما استعفا داد رفت.


اوایل نیمه دومه و من فکر میکنم تیم های ایرانی "شخصیت" قهرمانی ندارن و وقتی بازی مهم میشه خودشونو تو سطح اون بازی نمیبینن استرس میگیرن و میرینن به خودشون و الا هیچ دلیلی نداره ۲ تا پنالتی پشت سر هم بدن. تیم های ایرانی خودشونم میدونن در حد و اندازه "اول شدن" نیستن و وقتی میرن برای اول شدن از قبل بازی میدونن دارن میرن تو زمینی که براشون خیلی خیلی بزرگه. مثل این میمونه یه مشت عمله و رفتگر رو بیارن سر میز مدیران.
خواب دیدم دختری که تو دانشگاه دوره لیسانس روش کراش داشتم با دختری که دوره فوق لیسانس روش کراش داشتم یه جورایی ترکیب شده بودن و شده بودن یه آدم! یه جورایی حس دوره لیسانسیه رو بهش داشتم ولی اسم و قیافه دوره فوق لیسانسیه بود! تو خواب حس اینو داشتم که دختره از خانواده ثروتمندی هم هست! خلاصه اون آدم ترکیبی اومده بود خونه قدیمی مادرم اینا به عنوان یه مهمون. در حالی که من وانمود میکردم برام مهم نیست اومده خونمون ولی تمام حواسم به اون بود.
تا امروز فکر میکردم دولت و مجلس با هم زاویه دارن. فک میکردم مجلسب سنگ اندازی در مسیر مذاکرات رای به خروج از پروتکل الحاقی رو داد. ولی با مصاحبه امروز ظریف و سخنان هیئت دولت فهمیدم که اقدامی هماهنگه. این اقدام میتونه ۲ نتیجه عکس داشته باشه‌. یا غرب باج نمی‌ده و ما پروتکل الحاقی رو نقض میکنیم بازرسان رو اخراج میکنیم غنی سازی رو می‌بریم جلو و به بمب اتم نزدیکتر میشیم. یا غرب و بایدن راضی میشن کمی کوتاه بیان و یه مقدار تحمیمارو شل میکنن.
توی ایران مردم وقتی بفهمن درآمد آدم خیلی کم و پایینه دلشون میسوزه میگن آخی، اگه کاری هم از دستشون بر بیاد میکنن تا طرف درآمدش یه مقدار بره بالاتر. وقتی بفهمند درآمد آدم در حد متوسط رو به پایینه میگن الهی شکر، الهی شکر آب باریکه ای هست. وقتی بفهمند درآمد معمولی یه ذره رو به بالا داری میگن آهاااا بله. وقتی بفهمند درآمد بالا داری حسودیشون میشه و تو دلشون برای آدم آرزوی نابودی میکنن وقتی بفهمند درآمد خیلی بالا داری اگه دستشون برسه زمینت میزنن.
خانمم بهم گفت ناراحتی که ترورش کردن من که اصلا ناراحت نیستم. گفتم آره از این که کشور اقتدار نداره هر دفعه یه جور لجن مالش میکنن و قدرت نداره حرفی بزنه بدم میاد و این که تو بیتفاوتی به خاطر اینه که انقدر تو اداره مملکت گند زدن که تو خودتو متعلق به این سیستم نمیدونی. وجالب اینجاست که هر کله گنده ای که حرف از انتقام یا وم تلافی و محاکمه و کلمات از این دست میزنه اصلا کسی جدی نمیگیرنش. همه میدونن کشوری که تا این حد از لحاظ اقتصادی پشتش خالیه که هر روز یه

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها